وجود لنفسه در فلسفه سارتر

Authors

هدایت علوی تبار

abstract

سارتر با پذیرش مفهوم «روی­آورندگی» در فلسفۀ هوسرل اظهار می­دارد که آگاهی عبارت است از آگاهی از چیزی. آگاهی همواره دارای متعلّق است و به چیزی اشاره می کند که شناخته شده است. او، به واقعیتی به نام نومن که در پس فنومن ها یا پدیدارها قرار دارد معتقد نیست؛ و از سوی دیگر، پدیدارها را متکی به آگاهی یا فاعل شناسا نیز نمی داند. پدیدارها، خود تکیه گاه خود هستند. بدین ترتیب ما با دو نوع وجود مواجه می شویم: یکی آگاهی و دیگری متعلق های آگاهی یا پدیدارها. سارتر نوع اول را وجود لنفسه و نوع دوم را وجود فی نفسه می نامد. در این مقاله، پس از بررسی رهیافت پدیدارشناسانة سارتر، به ویژگی های وجود لنفسه از جمله عدم بودن و آزاد بودن؛ و همچنین به برخی از ساختارهای این نوع وجود مانند غیرشخصی بودن، غیرجوهری بودن و فقدان و میل، پرداخته می شود.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

هستی لنفسه در فلسفه سارتر و نقد آن

 به نظر سارتر هستی دارای سه ساحت است: هستی فی‌نفسه، که از هیچ آگاهی برخوردار نیست و به تمامی، داده شده و بالفعل است. هستی لنفسه، که آگاهی می‌باشد و امکان پویایی دارد, و هستی لغیره. اصلی که سارتر، تفکر خود را با آن آغاز می‌کند، تقدم وجود بر ماهیت است که آزادی، انتخاب، مسئولیت و شکل گیری هویت انسان در را آینده ممکن می‌سازد. لنفسه همان انسان است، اما نه از حیث بدن و جسم؛ بلکه از جهت آگاهی، آزادی، ...

full text

هستی لنفسه در فلسفه سارتر و نقد آن

به نظر سارتر هستی دارای سه ساحت است: هستی فی نفسه، که از هیچ آگاهی برخوردار نیست و به تمامی، داده شده و بالفعل است. هستی لنفسه، که آگاهی می باشد و امکان پویایی دارد, و هستی لغیره. اصلی که سارتر، تفکر خود را با آن آغاز می کند، تقدم وجود بر ماهیت است که آزادی، انتخاب، مسئولیت و شکل گیری هویت انسان در را آینده ممکن می سازد. لنفسه همان انسان است، اما نه از حیث بدن و جسم؛ بلکه از جهت آگاهی، آزادی، ع...

full text

وجود برای دیگری از دیدگاه سارتر

دغدغة اصلی سارتر به خصوص در کتاب هستی و نیستی رابطة میان فاعل شناسا و متعلق شناساست. ازاین رو در ابتدا وجود را به دو دسته تقسیم می کند: وجود در خود (being in itself) و وجود برای خود (being for itself). در وجود برای خود، وجود بر ماهیت مقدم است، درحالی که در وجود درخود، وجود و ماهیت بر یکدیگر منطبق اند. وجود ِدر خود به احوالِ اشیا و وجود برای خود به احوالِ انسان اختصاص دارد. در همین زمینه، سارتر به ...

full text

فلسفه ی اخلاق در اگزیستانسیالیسم سارتر

ژان پل سارتر یکی از بزرگ ترین و مشهورترین فلاسفه ی قرن بیستم بود. بزرگی این فیلسوف معلول دو کتاب فلسفی مهم او یعنی هستی و نیستی و نقد خرد دیالکتیکی است، اما شهرت وی کم تر ارتباطی با فیلسوف بودن اش دارد. سارتر علاوه بر این که نویسنده ای در حوزه ی فلسفه بود، رمان نویس، نمایش نامه نویس، منتقد ادبی، مبارز سیاسی و منتقدی سیاسی- اجتماعی نیز بود؛ و البته دلیل شهرت وی همین موارد دسته ی دوم است. این شهر...

15 صفحه اول

رد واجب الوجود در فلسفه ی سارتر (یک بررسی انتقادی)

سارتر وجود را کاملاً غیرضروری می داند و معتقد است که هیچ موجودی از هیچ ضرورتی برخوردار نیست. بنابراین خدا، که در تفکر دینی موجودی ضروری و واجب دانسته می شود، نمی تواند وجود داشته باشد. او دو استدلال در رد وجود خدا، به عنوان واجب الوجود، مطرح می کند. در استدلال اول ضرورت علّی وجود خدا و در استدلال دوم ضرورت منطقی وجود او را رد می کند. در این مقاله به شرح این دو استدلال و نقد آنها پرداخته می شود.

full text

تحول «حمل» در فلسفه اصالت وجود

یکی از مباحث منطقی که با پذیرش اصالت وجود دستخوش تحول جدی می‌شود مسئلۀ «حمل» یا «هوهویت» است. ملاصدرا در این مسئله با بهره­گیری از اصالت وجود و فروع برآمده از آن، نظریۀ جمهور حکما را اصلاح و متناسب با مبانی وجودی خود بازسازی کرده است. در فلسفۀ ملاصدرا بر خلاف دیدگاه جمهور حکما، حقیقت هر حملی نوعی اتحاد در وجود است، همچنین علاوه بر وحدت و کثرت، رکن سومی در تحقق حمل دخالت دارد و آن رجوع وحدت به ک...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت)

Publisher: دانشگاه امام صادق (ع)

ISSN 2228-6578

volume 7

issue 2 2012

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023